دختره سه دهه و نیم از زندگیش میگذره تازه میپرسه وقتشه ازدواج کنم ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ برو یه دستگاه کوزه در ابعاد و اندازه ی هیات و هیکل خودت سفارش بده تا به اتفاق سیر و پیاز و بادمجون و گیلاس و لبو در ردیف مجموعه ترشی های منزل قرار بگیری !
داريم لوازم ميزاريم توي ماشين که بريم مسافرت
همسايمون ميگه داريد ميريد مسافرت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توي ماشين زندگي کنيم
به هم خونه ام میگم تخم مرغ میخوری ؟ میگه میخوای نیمرو کنی
میگم پ ن پ میخوام بشینم روش جوجه بشه کباب کنیم بخوریم
رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ...
یارو میپرسه نذریه؟
پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش !
روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه... اومده میگه... روزنامه میخونی؟
پَ نه پَ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم
رفتم آموزش دانشکده ،مسئول دانشکده داشت مدارکمو تکمیل میکرد، گفتش شماره شناسنامه داری؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ گذر موقتم سه ماه سه ماه تمدیدش میکنم
تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه
داری تعمیرش میکنی ؟
پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!
رفتم بانک به آقاهه پشت میز میگم آقا ببخشید شما صندوق دارین؟ میگه پ ن پ هاش بکم!!!
نشستيم داريم “سقوط آزاد” ميبينيم ، داداشم ميگه اين دريا ئه واقعا کيشه؟؟؟
پـَـ نـَـ پـَـ دارن اسکلمون ميکنن … شهرک سينمايي رو آب کردن
حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟ می گه حمومی ؟
میگیم : نه پـَـس اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوید